مدتها،چشم به راه انتشار مجموعه شعر شاعرخوب ومتعهد استان آقای محمدرضا احمدی فر بودیم.
به تازگی،چشم انتظار مان روشن شد ودفتر شعر این شاعر صمیمی وارجمند تحت عنوان «آواز های ابری»
روانه ی بازار کتاب گردید.این دفتر شعر،فراگیرنده 62غزل، 1چارپاره،ا مثنوی،4دوبیتی و4 رباعی است که
باچاپ خوش آب ورنگ،قدم به آفاق بارانی شعر وادب گذاشته است.
رویکرد عاطفی غزل های احمدی فردربیشترآثاراز سایر عناصر شعری وصور خیال جلو تر است.آری او
شاعر عاطفه وتغزل است وکارهای زیبایی رادر این مجموعه ارائه داده است.با هم غزلی زیبا ازاین مجموعه
را مرور می کنیم:
امشب برایم از دل بی همزبان بگو
باید نماز گریه بخوانم اذان بگو
از کوله بار معصیت وجاده های زخم
ازشانه های مضطرب وناتوان بگو
ازروز های ابری وشبهای سردآه...
ازغربت پرنده ی بی آشیان بگو
باور کن ای عزیز که بالم شکسته است
بالا نشین من!کمی ازآسمان بگو
رفتی کجا که دست نگاهم نمی رسد؟
ازآن کرانه...آه ازآن بیکران بگو
درسفره جانهاده ایم ایمان خویش را
از زندگی به خاطر یک لقمه نان بگو...!
باز راهی مانده تا دریا اگر با من بمانی / ای پدید آورده در من شور و شوق جانفشانی ... سلام مرد بزرگ /. من اولین سوالی که از راننده پرسیدم این بود که شما هم حضور دارید یا نه !!؟ولی شما نبودید ... دلتنگ دیدارتان /.سعید .
جمع کن کاسه کوزت با این وبلاگت
سلام بر دوست قدیمی
رنگ قالب وبلاگت خیلی خوشکل تر شده اما فکر کنم قالب یه کم به هم ریخته یا اینکه ستینگ کایوتر من خرابه! نمی دونم سرت شلوغه یا مثل من تنبل شدی دیر دیر به روز میشی عکس هم بیدا نیست موفق باشی