می خواستم که مشق کبوتر شدن کنی
در آسمان نشسته نگاهی به من کنی
در رهگذار نافله ی کوچه باغ ها
یک سجده رو به وسعتی از یاسمن کنی
دل را به ذکر سبز بهاران گره زنی
غرق نماز شاخه ای از نسترن کنی
وقتی بهار از نفست غنچه می زند
فکری برای چشم حسود چمن کنی
می خواستم که رکعتی از عاشقانه را
لالایی ملایم شب های من کنی
قدیس بی نشان غزل های من شوی
تا سینه را کتیبه ی زخم کهن کنی
مثل عقاب پر بکشی روی ابر ها
گل چرخ ها زنی سفر سوختن کنی
وا می شود دریچه ای از آسمان تو را
مثل پرنده ای گذر از خویشتن کنی
هر چند سهم پنجره ی چشم های من
شب های بی ستاره ی بیت الحزن کنی
دستی تکان بده که به رغم برادران
روزی هزار معجزه از پیرهن کنی
کی می بری مرا به فراسوی واژه ها
بین صدای بال ملائک وطن کنی
قیصر1 که پر کشید و از ادراک ما گذشت
باید که بیش از این هوس پر زدن کنی
دستم به دامنت به خدا می رسانی ام ؟
آهی کشی دوباره و ختم سخن کنی !
1- زنده یاد قیصر امین پور
سلام ؛
گفتم ؛ کیام دهان و لبت کامران کنند
گفتا به چشم هرچه تـو گویی چنان کنند
با شرح و توضیح دو غزل حافظ پذیرای شمائیم
مانا باشید و شادکام
تصویر بسیار زیبایی گذاشتید.وقت کردم وبلاگتون رو از اول تا آخر مرور می کنم.
راستی یادم رفت بگم سلام!!!
سلام من متولد شدم!![گل]
ستام
در انتظار رد پا...
خواستن توانستن است می گویند...!
خواستم من ، گمان کنم که نشد...
ای یار خواستی بیا
در پناه او
دوست نازنینم سلام
با چند چاربیتی ساده در رسای شهید والامقام کشور(شهید مزاری"ع") درخدمتم وچشم براه مهربانی تان
موفق باشید.
سلام
غزل زیبایی بود مثل همیشه
حرف های تازه و نکات جدیدی داشت
لذت بردم واقعا
به روزم با
کمی از همه چیز
دوست عزیز و دوست داشتنی سلام.
شرمنده اگر دیر خدمت میرسم .چند هفته اخیر مدام در سفر بوده ام. مثل همیشه اشعار زیبایت به دلم نشست . در ضمن در صدد ویژه نامه ای ادبی وسراسری در نشریه دلیرانیم و اگر ما را مفتخر کنی خوشحال می شویم
پایدار باشی
غزلی بود پر احساس وزبانی بسیار صمیمی ودلنشین
که از کا رهای ارز شمندتان بود....فقط به عنوان یک نظر
۱...کلمه من...در مصرع دوم...ومصرع قدیس بی نشان..
یعنی مصراع های زوج دوبار تکرار شده بود..که در مصرع های
زوج دوبار جایز نیست...در مصرع اول وچهارم به بعد دوبار اشکال ندارد
۲...در بیت اخر...مصرع..دستم به دامنت به خدا می رسانیم
مثل این است که بگوییم.دست مرا به دامن خودت می رسانی مرا
مثل اینکه م در میرسانیم ..اضافه است..وتکرار همان ت در دامنت می باشد
غزلی بود پر احساس وزبانی بسیار صمیمی ودلنشین
که از کا رهای ارز شمندتان بود....فقط به عنوان یک نظر
۱...کلمه من...در مصرع دوم...ومصرع قدیس بی نشان..
یعنی مصراع های زوج دوبار تکرار شده بود..که در مصرع های
زوج دوبار جایز نیست...در مصرع اول وچهارم به بعد دوبار اشکال ندارد
۲...در بیت اخر...مصرع..دستم به دامنت به خدا می رسانیم
مثل این است که بگوییم.دست مرا به دامن خودت می رسانی مرا
مثل اینکه م در میرسانیم ..اضافه است..وتکرار همان ت در دامنت می باشد
سلام!
هر چند گرد وغبار گورستان بر روی زنده یاد قیصر امین پور شاعر طنز نویس داستان پرداز ادیب و سخنور زبان پارسی نه نشسته ودیری نگذشته که از کنار ادب دوستان بر خواسته وبر دلها نشسته است استاد دوکتور محمد رضاشفیعی کد کنی در فراغ این کمبود اشک میریزد جایزهء لدبی علمی وشعری نیما یوشیج زنده یاد قیصر امین پور در سال ۶۸ افتخار آفرین بر لو حهء زرین ادبیات ایران زمین نصب و فریاد میزند شاعر را مرغ آمین بلورین ملقب ودر بالا تر از بهشتش نشانده است.
تنفس صبحگاهان شعر اورا نفس میکشد که صدای نفس های این شاعر در صفحهء زیبای شما به مشامم رسید.
هنوز اولین سالگرد زنده یاد قیصر را به تجلیل ننشسته ایم که فریاد میزند:
چرا مردم قفس را آفریدند؟ چرا پروانه را از شاخه چیدند؟
چرا پروازها را پر شکستند؟ چرا آوازها را سر بریدند؟
صدای فریادش آواز ستمکشیده گان ودر دل حاجتمندان است رو حش شاد ویا دش گرمی باد.
ممنون شما انصاری نژاد عزیز که با یاد از استاد خن مرا آگاه نمودید پیام قدر مند شمارا سپاس گذارم. حضرت ظریفی کشور فنلاند
سلام دوست عزیز !
بسیار وبلاگ عالی داری ، بسیار شعر پر معنی بود .
من آبم اگر سر بزنید خوشحال میشوم .
امیدوارم که موفق باشی ..
دستم به دامنت به خدا می رسانی ام ؟
درود بر شما.......................................
و این ابتدای شکفتن یک غنچه بود
وقتی ........
زیر رگبار های سنگین باران
قتل عام می شد.
شاد باشی خیلی قشگ بود منتظر حضورتان هستم
سلام زائر.
زیارت قبول.
غزل زیبا بود و پر از آرزوی و حسرتی که بر دل ما نیز ماند.
ما که سواد شعریمون نمیکشه ولی خیلی با این غزل حال کردیم.
در آثار بعدیتون از امید بیشتر بگید. البته ربطی به این غزل نداره .در ضمن منظورم (م.امید)یا امید حیدری نیست .منظورم فاصله گرفتن از فضای یاس و نومیدی است.
سلام جناب انصاری نژاد عزیز
اربعین حسینی بر شما تسلیت باد
ببخشید که برای عرض اردت دیر خدمت رسیدم
گرفتاری های ماه آخر ساله
قلمت همیشه سبز
با درود فراوان.
چنان چه کتاب به دستمان برسد . می شود نقد کرد.
از لطف شما سپاسگزارم.
سلام عزیز صمیمی .با محبت جناب انصا ری
من هم اربعین سالار شهیدان را به شما رهرو عاشورا تسلیت می گویم
سپاسگزارم که در این عصر تنهایی به کلبه ما سر زدی ودر هوای ما
بال وپر زدی وعطر خوش حضورت را در خلوت تنهاییم پراکندی..دوستیت مستدام
حضورسبز شما دوستان اهل معرفت..مایه سر بلندی و امید است
سلام . اربعین تسلیت . غزل زیبایی بود خدایش بیامرزاد .
همه در چشمه مهتاب غم از دل شویند
امشب ای مه تو هم از طالع من غمگینی
سلام جناب انصاری نژاد عزیز
باور کن عزیز اگه فرصت داشته باشم حتمن به شما سر میزنیم امروز هم چون تعطیل بود بیشتر اومدم
کار زیبایی بود فقط کاش از ردیف زیبا تری استفاده میکردین
شاد باشی و دلت همواره عاشق ...
راستی ای کاش که توی دسته ما بودی !!!!
سلام بر دوست
شعرت که مثل همیشه زیبا بود
اما چی شد یادی از ما کردی؟
با سلام
در بی بارانی اینروزها و نا امیدی زمین از آسمان دل تنگ مرا به وسعتی از عاشقانههای ناب بردی
در پناه حق پایدار باشی
سلام
قیصر که پر کشید ز ادراک ما گذشت
باید که بیش از این هوس پر زدن کنی
این بیت شما دست و دلم به کار می کشاند اگر چه بسیار خسته ام امید که سرزنده و استوار باشید
سلام دوست عزیز
در ادامه مجموعه مطالب شعر امروز علیه شعر امروز (2)
بررسی شعر عر عر عرعر بی
علی عبدالرضایی در حمام تنهاا آواز می خواند
رادیو بی بی سی و کرشمه های عربی
وضوح درشعارهای عرعرعریان این متن ، نه شعر، که حتی آثاری از ضد شعر را نشان مخاطب نداد چراکه حتی برای شکستن بعضی نگره های آشناهم قلمی بر نمی دارد(خنثی)!
دراین متن، موجود بسیار آشنای شبنامه های سیاسی ، همراه با زبان بازیهای غیر ضروری کولاک می کند!!!! تن نمایی های عریان متن با وضوح وحشتناکی به ایستگاهی می رسد که سالها ست واگن های دیگرتران در سر سرای آن لنگر انداخته وبه گواه نوشته های دهه ی هفتادیها از نفس افتاده است.!
بااحترام هجوووووووووووووووووم به روز شد و منتظر حضور و نظر جنابعالی است.[بدرود]
از حضورسبزتان متشکرم و غزلهای زیبا را در وبسایت زیبایت زیارت کردم و لذت بردم و انشائالله در آینده نزدیک از زیبا سرودهایتان در وبلاگها استفاده خواهم کرد در انتظار دیدار شما اللهم عجل لولیک الفرج والنصر
سلام!
به تازه نوشته ودکلمه ء دعوت تان میکنم.
ظریفی
سلام
بهم سر بزن و مثل همیشه که می اومدی بهم سر می زدی و خوشحالم می کردی
بدو بیا آپ کردم
منتظر
بای
سلام
بهم سر بزن و مثل همیشه که می اومدی بهم سر می زدی و خوشحالم می کردی
بدو بیا آپ کردم
منتظر
بای
سلام عزیز
خیلی زیباست بهتون تبریک می گم البته فکر می کنم این کارو قبلا خونده بودم
به هر حال از اینکه خبر کردید ممنون
در پناه بارون
سلام.من لینکت رو گذاشتم.خیلی دوست دارم ترانه هام نقد بشه...چه طوری بفرستم؟
سلام
واقعا نمیدونم (سلام)های شما را چطوری جواب بدم...
شعرتان زیباست مثل همیشه
غزه را
دارند با رنگی دگر
-این وحشیان بی خبر-
.
..
...
آبیاری می کنند!
سلام من "کوچک" هستم.
نویسنده ی وبلاگ خلود... من کوچک یه چند بیت مثنوی و غزل گفتم که خوشحال میشم نظرتون رو راجع بهشون بدونم.
البته ماجرای رفتن پیش یکی از بزرگترین شعرای معاصر و پرسیدن نظر اون رو هم کامل نوشتم....
مرسی....
راستی با اجازتون من وبلاگ شما رو توی لینکهام add کردم.
"عاشق عشق باید یود"
درود ؛
با یک غزل و چند دوبیتی منتظر حضورتون هستم
مانا باشید
سلام
ممنون از حضورت
واقعا لطف کردی که تشریف آوردی و بهم سر زدی
بازهم بیا
نظرات به 100 رسید من هم آپ کردم بدو بیا
آپیدم و آپیدم کاشکی نمی آپیدم حالا که آپیدم خوش هستم منتظر
تـــــــــــــ ــــــــــــــــــــو هستم
بای
سلام عزیز گرانمایه جناب انصا ری نژاد
با شعر های تازه منتظر عطر خوش حضورتان هستم
قلم وقدمتان همیشه سبز
سلام
و عرض ارادت
موفق باشید
...............................
راستی هنوز برازجانی؟
سلام همشهری بوشهری ماجمعی از شاگردان ایت ا... دکتر ال بویه وب سایتی راه اندازی کرده ایم بنام " سلام بوشهری " باحال وهوای بوشهر اگر راهنما یی بفرمایید سپاسگذاریم خداوند یارو مددکارتان باد
سلام رفیق
به روزم به یک روز ابری:
اینجا کمی تا قسمتی اوضاع ما ابری است ...
سلام .
چرا دیگه به ما سر نمیزنی ؟
برای آخرین بار تو سال جاری آپم . منتظر نظر و نقدت می مونم .
یا علی مدد .
سلام
مجموعه جدیدتان خیلی زیباست.هرچند هنوز فرصت نکرده ام که همه اش را مرور کنم
ولی پیذاست که هنوز مشتت پراست از احساس طراوت برگ.ومشت نمونه خروار.
با غزلی ازخودم پذیرای شما هستم.لطفا گیر بدهید .سه پیچ بدون تعارف.
سلام.
ان شا الله عید جهت دیدار هماهنگ میکنیم.
تا آن موقع جهت دیداری مجازی عکسم را به صفحه وبلاگم اضافه کردم.
البته من هم قبلا عکستان را روی جلد کتاب دیده ام.
به امید دیدار حقیقی.
سلام
سلام این شعر خیلی به دلم نشست امیدوارم در پناه خداوند هماره پیروز و سربلند باشید.