شعر و دل نوشته ها

مجموعه شعرهای منتشر شده:۱-یک باغ زخم تر ۲-سبز سرخ ۳-روی شانه ی اروند ۴- و زلیخاست که بر پیرهنم می گرید ۵-پرندگان پراکنده اند انسانها ۶- زمز

شعر و دل نوشته ها

مجموعه شعرهای منتشر شده:۱-یک باغ زخم تر ۲-سبز سرخ ۳-روی شانه ی اروند ۴- و زلیخاست که بر پیرهنم می گرید ۵-پرندگان پراکنده اند انسانها ۶- زمز

برای شهیدیه*

در بازگشت از میبد  

ای شهیدیه که هم صحبت دریا شده ای 

 و مرا سبزترین سمت تماشا شده ای 

 پشت دیوار تماشای تو طاووسانند 

 جلوه زاری تو، چه رویایی و زیبا شده ای 

 تهی از مستی سرشار نباشی که شگفت 

 ریشه در شور سحرزاد، شکوفا شده ای 

 نفست سبز که آیینه به دست آمده ای 

 نفست سبز که یکدست سحرزا شده ای 

 کوچه هایت پر موسیقی شب های کویر 

 پرده در پرده فقط شور نکیسا شده ای 

 داروگ نیست به یک برکه نیلوفری ات 

 شرح صد باغچه ساکت بودا شده ای 

 و درآمیخته با نم نم باران شهود 

 جاده هایت که همه ختم به بالا شده اند!  

می نویسند به هر برگ سپیدار تو را  

باده هایی که در این بادیه معنا شده اند 

 می نویسند به هر صفحه شن ـ واژه تو 

 کلماتی که تب آلوده صحرا شده اند 

 ورقی خاطره را زمزمه کردیم امشب 

 پلک بر هم زده ای پنجره ها وا شده اند 

 با قلم موی زمینی بکشم طرح تو را 

 که غزل خیزترین فرصت دنیا شده ای 

 "حسن یوسف هایت" دستخوش تشبادند  

مثل پیراهنی از زخم زلیخا شده ای  

مرغ آمینی از آن سوی کویرستان خواند 

 گرم شب خوانی افسانه نیما شده ای 

 باد می پیچد در فلسفه کندوها  

شب، غزل ریخته در چشم تو فردا شده ای 

 می تکانم چمدانی که پر از خستگی است 

 در تو ای چشمه خوش بخت که پیدا شده ای 

 " چمدانی که به اندازه..." نقطه سر خط  

تو از این قافیه شب زده منها شده ای 

 هیجان ریخته در کوچه اشراقی تو 

 قلمم پر شده از قصه مشتاقی تو  

شب مهتاب تو را مشرب انگوری باد  

و گل افشان نفس ساقی آفاقی تو  

و من القصه در ادراک کویرت چیدم 

 برگ سبز غزلی هدیه به "اخلاقی" تو 

 

 ----------------------------------------------- 

 * محله ای در میبد یزد ـ زادگاه شاعر متعهد زکریا اخلاقی

نظرات 51 + ارسال نظر
آل مجتبی شنبه 10 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 10:37 ق.ظ http://farhangsara-mardani.blogfa.com

غزل (288)
کنار آب و پـای بـیـد و طبع شعر و یـاری خوش
معاشر دلبری شیرین و ساقی گلعذاری خوش

الا ای دولتی طالع که قـدر وقت می‌دانی !
گوارا بـادت این عشرت که داری روزگاری خوش !

غزل (289)
مجـمـع خوبی و لطف‌ست عـِذار چو مـهـش
لیکنـش مهر و وفا نیست ، خدایـا بـدهـش

دلبرم شـاهد و طفل‌ست و به بـازی روزی
بـکـشد زارم و در شـرع نـبــاشـد گـنـهـش

من همان بـه که از و نیک نگه دارم دل
که بـد و نیـک نـدیـده‌ست و نـدارد نـگـهـش

با درود؛

"ستیغ سخن" با شرح دو غزل (288) و (289) از خواجه‌ی شیراز به روز است

چشم به راه حضور سبز و گوش به زنگ نظرات شماییم .

به این آدرس ها هم سر بزنید ! بـد نـیـسـت .

www.kazerun1333.blogfa.com

www.yasht-poem.blogfa.com

www.yashtstory.blogfa.com

شاد باشـیــــــد و سـربـلــنــــــــــــــــــد .

عبدی شنبه 10 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 03:13 ب.ظ http://www.paymaneh.blogfa.com

سلام
سفر بخیر
شهیدیه یا شورک را با انار و پسته ی خندانش باز می شناسیم. دوستان خوبی در آنجا دارم که یادشان گرامی باد

جهانمهر هروی شنبه 10 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 10:02 ب.ظ http://فی121212.ذمخلبش.زخئ

انصاری عزیز سلام و محبت نثار ات!

زیبا بود و از خواندن آن لذت زیادی بردم اشارات ات را خیلی بجا استعمال کرده ای . قلم ات را پر بارتر میخواهم.

سیدمحمدرضا هاشمی زا ده شنبه 10 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 10:54 ب.ظ http://sheredashti.blogfa.com

سلام همدل صمیمی با محبت جناب انصاری
میشود گفت این غزل از نظر ساختاری ومضامین با غزل های قبلی تا حدودی تفاوت دارد و دارای ویژگی های معنایی وزبان مخصوص به خوداست..وفضای آن نیز مجزا از کار های گذشته است در مصرع..حسن یوسفهایت....در اینجا توقف ایجاد شده کمی وزن را......این کار هم در نو ع خود تجربه ی تازه ایست
......................
ماه شو...نور بیفشان دل خاموشــی را
خط بزن خاطره ی تــار فراموشـــــــی را
.................
درود وسلامتان باد از دل عطشناک گرمای سوزان جنوب به دل گرمتان .از کرانه های خلیج خروشان فارس....ودر سایه سار نخلهای با کرامت وپر ثمر.وبا طراوت وعطر رطب مصفا....حضور معطرتان حال وهوایی تازه ودلنشین به خلوت تنهاییم بخشید
....قلم وقدمتان همیشه ایام سبز....

مهدی شهابی شنبه 10 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 11:04 ب.ظ http://mahdishahabi.parsiblog.com

این شهیدیه که هم صحبت دریا شده است
و تو را ژرف ترین سمت تماشا شده است
چه بلایی به سر شور تو اتداخت رفیق؟
که غزل هات چنین دلکش و زیبا شده است
.
سلام شاعر
خوبی؟
لذت بردم از این شعر قشنگ.
فکر کنم در قافیه ی بیت ششم ؛ یک الف از تایپ افتاده.
باید بودا می شد که بود نوشتید.
یکی دو مورد نقدی و گیر دادن نیز مهیا بود که چون این شعر تقدیمی است به دوست ؛ دلم نمیاد بنویسم.
(البته همه اش سلیقه ی شخصی بود)
.
ارادت وار
.
یاحق

عبدالرضا مفتوحی یکشنبه 11 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 02:42 ق.ظ http://kharzahre.blogfa.com

سلام مهربان و صمیمی

مثل همیشه زیبا سروده اید و خواندنی

آفرین به شما . پایدار باشید و شاعر بمانید

بهروز قزلباش یکشنبه 11 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 09:14 ق.ظ http://shearejang.blogfa.com

سلام و درود بر شما

بسیار روان شیوا و زیبا بود لذت بردم و مثل پیراهنی از زخم زلیخا ...شدم و ...

حمزه زارعی یکشنبه 11 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 09:52 ق.ظ http://jamebala.blogfa.com

با سلام
هنوز از شرب آن دیدار سرمستم
زیبا بود ساختار شکنی که در ردیف انجام داده بودی هم خوب بود
در پناه حق

فاطمه کرمی یکشنبه 11 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 10:36 ق.ظ http://khfatima.blogfa.com

ورقی خاطره را زمزمه کردیم امشب

پلک بر هم زده ای پنجره ها وا شده اند

سلام دوست عزیز..............شعرتان را خواندم....
پایان بندی تان بهتر از اغاز کار بود....
سربلندباشین

بهمن مهرابی یکشنبه 11 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 10:49 ق.ظ http://bahman-mehrabi.blogfa.com/

سلام عزیز همدل
مدتی بود علاوه برخرابی سیستم دل ودماغ دنیای مجازی نداشتم . خوشحال می شوم سنندج آمدید در خدمتان باشم.
تلفن محل کارم:۲۲۶۴۱۷۵
موفق باشید

ائلیاز اورمان یکشنبه 11 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 12:18 ب.ظ http://jamejamil.blogfa.com

سلام محمد جان
در بیت ششم ؛الف؛ بودا از قلم افتاده
با قلم موی که از خوانش طبیعی دور میشه قلمو درسته با خوانش بدون سکته ش ،...
و اما گردش ردیف شده ای به شده اند و در آخر غزل ختم به یک غزل سه بیتی دیگه می شه و جمع اینها را به نام ساختار شکنی می توانیم لحاظ کنیم حالا ببینیم این ساختار شکنی ها که در شعر و خصوصا غزل معاصر کم نیستند نمونه هاش ، به قوت شعر می افزاید یا نه ، به نظر من در این غزل شاعر هوشمندانه دست به چنین ساختار شکنی می زنه یعنی قواعد را به کلی به هم نمی زنه و از لحاظ زیبا شناسی غزل ریخت زیبای خودش رو از دست نمی ده و حتی شاید بعضی مخاطبین به این تغیر ها اصلا پی نبرند ...
اما بحث دیگر من تقدیمی بودن غزل است بسیار زیبا اما چرا ما به شاعری خطاب متعهد بودن می کنیم این تعهد چییه به جز مرزبندی های سیاسی اخلاقی و اجتماعی که ما خودمون خودمان را به حصار مرزبندی ها می کشیم مگه شاعران دیگر تعهد ندارن یا کم دارن یا اصلا ندارن ، متاسفانه دیدی که به شاعران به نام شاعر متعهد در جامعه ما صورت گرفته به خاطر بهره برداری های سیاسی ست و جامعه ادبی منفی به این مسئله می نگرد ، زیرا شاعران بزرگ معاصر ما که به جاهای خوبی در ادبیات رسیده اند ( احمد شاملو ،فروغ فرخزاد ، اخوان و منزوی و ...)تعهد رو قبول نداشته اند البته تعهد دیکته شده را ، والا من معتقدم بعضی چیزها هست که در درون آدمی نهادینه شده مثل تعهد به زندگی و ... ( البته به نظر من در جهان ما همه چیز نسبی است این نظر من بود شاید اشتباه باشه )
محمد جان غزل زیبایت را خواندم و لذت بردم می بخشی سرت رو درد آوردم ، از دور روی ماهت را می بوسم ، هر وقت دلت خواست اومدی طرفای ما در خدمتت هستم ، ما مخلص همه دوستان هستیم .

پا به پای مهتاب یکشنبه 11 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 01:24 ب.ظ

درود.
زیبا بود

مصطفا فخرایی یکشنبه 11 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 02:04 ب.ظ http://koubeh.blogfa.com/

سلام دوست عزیز
تصاویر شعرتان ستودنی اند.با اشتیاق خواندمتان.
سربلند باشید!

عبدالحسین انصاری یکشنبه 11 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 03:54 ب.ظ

سلام عزیز
بازم خوندم ولذت بردم
این غزل یا شاید هم قصیده ی زیبا رو قبلا برام فرستاده بودی و نظر کوچکی هم دادم
شعر در عین زیبایی احساس می کنم بازگشتی هست به همان اشعار قبلی ات یعنی غزل شما مدتی داشت روند روبه رشدی را طی می کرد و این از دغدغه ی شما برای بهتر شدن نشات می گرفت ولی باز هم استفاده از همه ی قافیه های ممکن و پناه بردن به تشبیهات و تصاویر بیش از حد شعرتون رو به عقب برده
در پناه بارون

علی شیشه گر یکشنبه 11 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 04:00 ب.ظ http://alishishegar.blogfa.com

سلام .
زیبا بود.
من هم با غزل به روزم.
ژیروز و موفق باشید

امان یکشنبه 11 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 05:00 ب.ظ http://mirzayiaman.blogfa.com/

سلام بر انصاری عزیز
برای دوباره دیدنت خوشحالم
برای شعر جدیدت
راستش را بخواهی
کمتر به نقد و نظر فکر می کنم
اما در بیت های اول شعر قافیه و ردیف خیلی خوب جا نیفتاده اند
اما بعضی از مصرع ها بسیار خوبند و زیبا
مثل، باد می پیچد در فلسفه کندوها
و فکر می کنم بیت ششم
مصرع دوم
مشکل دارد
فکر می کنم هم از نظر وزن و هم از نظر قافیه
که باید کلمه بود
بودا باشد
اگر اشتباه نکنم
امید که همیشه غزل های خوبت را بخوانم
همیشه خوب باشی و نویسا

من یکشنبه 11 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 05:58 ب.ظ http://senobari.blogfa.com/

سلام

شما آقای زکریا اخلاقی را میشناسید ؟

من خیلی دنبال کتاب "تبسم های شرقی" گشتم ، اصلا پیدایش نکردم ...

یک سفر کوتاه هم رفتم یزد ، بهم گفته بودند آقای اخلاقی در حوزه هنری یزد کار می کند ، رفتم اونجا از مسئول روابط عمومیش پرسیدم ، اصلا آقای اخلاقی را نمی شناخت ، بعد دیدم پستر یکی از غزلهای آقای اخلاقی به در اتاقش بود(به تماشای طلوع تو جهان چشم به راه) بهش گفتم بابا شاعر همین شعرو میگم ، آخرش کلی تو دفترش گشت تا دوتا شماره ازش بهم داد ... فکر کنم همون موقع یک بار هم زنگ زدم که بپرسم چه جوری می تونم ببینمش ولی بر نداشت ... آخرش هم هیچی به هیچی ...

برازجانی دوشنبه 12 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 12:14 ق.ظ http://http://hadisjamali.blogfa.com/

سلام جناب انصاری غزلتان را خواندم . زیبا بود و نو . قسمت ؛ (جلوه زاری تو ) در مصرع ۴ به دلم ننشست . یعنی به زیبایی بقیه نبود . ولی در کل غزل زیبا و روانی ست . موفق باشید . ممنون از دعوت و دیدارتان

ذوالفقار شریعت دوشنبه 12 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 08:27 ق.ظ http://www.mahaleyma.blogfa.com

سلام
زیبا بود . یه مقدار از زبان روز فاصله داشت . و فکر کنم در بیت ششم قافیه جا مانده است .

قزلباش دوشنبه 12 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 03:01 ب.ظ

سلام

مثل همیشه زیبا بود

همواره غزلهایتان نابتر باد

سعید نصاریوسفی دوشنبه 12 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 06:31 ب.ظ http://www.almosanna.blogfa.com.

سلام دوست من
مرا رهین منت ساختید .

چشمم کماکان به در است....

به اتهام غزل دوشنبه 12 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 09:18 ب.ظ http://www.ghazalvare.blogsky.com/

سلام استاد
خوشحال شدم سر زدید
غزل زیبایی بود
لذت بردم راستیشعرم نقد نکرده اید منتظرم
به امید دیدار

نگین سه‌شنبه 13 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 09:22 ق.ظ http://delaram62.blogsky.com

سلام.
خیلی جالب مینویسین.

رستمی سه‌شنبه 13 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 06:25 ب.ظ http://natenamak.blogfa.com/

سلام
دعوتید

مس فروش سه‌شنبه 13 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 08:36 ب.ظ http://raziemesforoush.blogfa.com/

خیلی زیبا بود
واجب شد یه سفر به میبد بریم ...
دیشب هم اومدم ولی نتونستم کامنت بذارم

یا مهدی (عج)

سیروس عبدی سه‌شنبه 13 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 09:16 ب.ظ http://www.savaraneh.blogfa.com

شب غزل ریخته در چشم تو فردا شده ای ..
بسیار شیرین سروده ای
لذت بردم
به امید دیدار

قاسم صرافان سه‌شنبه 13 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 10:34 ب.ظ http://sarrafan.blogfa.com

سلام
هوای کویر حسابی کارت را شاعرانه کرده
بسیار عالی بود

هبوط چهارشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 06:32 ب.ظ http://1074.blogfa.com

سلام و سپاس حضورتان را
شعر زیبایتان را خواندم
ناب مثل همیشه
این روزها حال خوبی ندارم
سعی دارم پریشان نگویم
بدرود تا دوباره

سعید ربیعی چهارشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 08:01 ب.ظ http://ahoora64.blogfa.com/

درود دوست فرهیخته ...

سپاس

میثم پنج‌شنبه 15 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 12:30 ق.ظ http://zolaledez.wordpress.com

آفرین
این روز ها از این جنس شعر ها کم تر گفته می شه
اون هم با لطف کم

متشکر

میثم پنج‌شنبه 15 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 11:26 ب.ظ http://zolaledez.wordpress.com

سلام مجدد

فرمودید دزفول می آیید
احتمالا در دزفول میزبان خوبی دارید اما اگر خواستید به هتل یا این جور جاه بروید هرگز این کار را نکنید...
با کمال میل پذیرای شما خواهم بود.

تماس بگیرید لطفن
۰۹۱۶۳۴۴۵۸۷۴

سیدمحمدرضا هاشمی زا ده جمعه 16 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 10:52 ق.ظ http://sheredashti.blogfa.com

سلام همدل صمیمیجناب انصاری
.................
با حضور نورانی ومعطر ت به خلوت تنهاییم خوش آمدی....
صفا وصمیمیت وهمدلیت گرانبهاترین هدیه در عصر دلتنگی ها برایم بود
قلم وقدمت همیشه ایام سبز ..دوستیت پایدار عزیز صمیمی
میلادقطب عالم امکان مرهم گذار دلهای سوخته وشکسته عدالت گستر عالم هسنی مهدی موعود فاطمه اطهرس به شما منتظر ارجمند فرخنده..امیدوارو در صبح معطر ظهورت...با عشق ولایتش دلهایمان شکوفا وچشمهایمان روش گردد..انشالله
..............
این سوال مهم سالهاست برای همه ما وحتی مخالفان شیعه مطرح میشود که مگر حضرت ولی عصر برای قیام صبح ظهور بیش از 313 نفر فدایی جان برکف ومخلص نیاز دارد...در ایران وبعضی کشورها قریب به صدوپنجاه ملیون شیعه داریم که همه خو درا
فدایی وجان برکف مولا میدانیم....پس اینها همه هیاهو و شعار است...و313 نفر عاشق جانباخته تا هنوزمهیا نشده....بیاییم بجای اینکه بجان هم بیفتیم وفریاد......
....و..اینهمه شعار ها ی پرشور سر دهیم ...در سالروز تولد مولا با حضرنش عهد وپیمان ببندیم که تا سال دیگر به عنوان هدیه چشن تولدش طوری در خط مستقیم وزلال حضرتش حرکت کنیم. وعمل نماییم.که حداقل 313عاشق راستین...313نفر
نفر فدایی جان برکف همرا مولا در صبح ظهور..و.قیام جهانی مهدی موعودزهرا س یار ومدد کار ش باشیم....ودشمنان شیعه را با عمل و اندیشه زلال..خودمان شرمنده کنیم...تا حکومت جهانی عالت مهدی برپا شود انشالله..یعنی منتظر واقعی باشیم
......................
ای عزیز فاطمه این آه وزاری تا به کی.....روز وشبها خون دل از دیده جاری تا به کی
در خزان هجر رویت بیقـــراری تا با کی...در فراقت این همه چشم انتظاری تا به کی
مهدیا دلهای ما را از چه پر خون میکنی
کی جمال نازنین از پرده بیرون میکنی..؟؟؟؟

هبوط شنبه 17 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 04:19 ب.ظ http://1074.blogfa.com

سلام
با تشویش به روزم و منتظر حضورتان

حمزه جمالی شنبه 17 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 11:16 ب.ظ http://jamali1400.blogfa

سلامی دوباره

کاری نو و ابتکاری جسورانه است. ای کاش زمانه مرا فرصت بد مستی دوباره می داد تا یک مثنوی شرح اشتیاق برایت بنویسم . مانده ام در حسرت یک هم دلی... مانده ام در پشت میز وصندلی.

این زمان بگذار تا وقت دگر.

ولی انصافا لذت بردم از این شیوه سرایش

محمد رضااحمدی فر یکشنبه 18 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 11:14 ق.ظ http://farhadabad.blogfa.com/

سلام

شاید به روز شده باشم....سری به من بزن


مهدی تقی نژاد یکشنبه 18 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 12:57 ب.ظ http://golbon1.blogfa.com/

سلام
محظوظ شدم. خواندنی بود.
دست مریزاد.

هبوط یکشنبه 18 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 04:57 ب.ظ http://1074.blogfa.com

سلام
با تشویش به روزم و منتظر حضورتان

شهرام قلی زاده چهارشنبه 21 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 11:50 ق.ظ http://www.jonobgan.blogfa.com/

درود بر دوست نازنینم
خوشحالم که هر وقت به این صفحه می آیم با دست پر بر می گردم.
انصافا آدم باید هنرمند باشد که در هر موضوعی حتی وقتی قرار باشد بنشیند و شعر از درونش بیرون بکشد باز هم چنین لطیف و زیبا بگوید.
لحظه های قشنگی در شعر بود بعلاوه اینکه تغییرات متتعدد در شعر زیبا بود و خوش نشین.
چون این شعر هدیه است حیف است با دید انتقادی نگاهش کرد.
زیبا بود. احسنت

شهرزاد بخشایش چهارشنبه 21 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 11:16 ب.ظ http://www.shahrzad-sher.blogfa.com

هذیان نمی گویم دلم را کشت چشمانت..

به روزم ومنتظر حضور سبزت
ممنونم

علی شیشه گر جمعه 23 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 01:06 ق.ظ http://alishishegar.blogfa.com

سلام.
پرسیده بودید که اهل کجام.
من دزفولی ام و طعم کویری که گفتی ات از جای دیگریست.
با دو رباعی به روزم.
بهروز باشید.

حافظ ایمانی جمعه 23 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 03:04 ب.ظ http://www.hafez7.blogfa.com



آیا حرف هایی را که می خواهم بزنم شعرهایی است که هنوز نگفته ام؟

اما سکوت نمی گذارد؟

آیا شعرهایی که گفته ام حرف هایی است که برای زدن داشته ام؟

و سکوت حرف هایی برای نزدن می خواهد؟

آیا من هیچ حرفی برای زدن ندارم؟

ولی هم چنان یک روز سکوتم را از شعر سردرمی آورم

و یک روز شعرم را سکوت می کنم ؟

و این سکوت نه جایی برای حرفی می گذارد

و نه این شعرها جایی برای سکوت؟

و نه این همه جایی برای من؟

پس

تو حرف بزن

تو سکوت کن

تو برایم شعر بگو

[ بدون نام ] دوشنبه 26 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 12:21 ق.ظ http://pabepaye-mahtab.blogfa.com

سلام.زیبا بود.
البته قبل هم گفته بودم.

هادی دوشنبه 26 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 10:21 ق.ظ

بزرگوار یادت نره
قدری آسمانی ترت

میثم سه‌شنبه 27 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 12:58 ق.ظ http://zolaledez.wordpress.com

سلام آقای انصاری
فکر کنم وقتش باشه آپ دیت کنید...

مجید عابدی سه‌شنبه 27 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 04:30 ق.ظ http://soora.blogfa.com

س.ه سه‌شنبه 27 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 04:23 ب.ظ http://banoogoshasb.blogfa.com

فتاد لیلی از نفس چرا جنون نمی کنی

elyaz urman چهارشنبه 28 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 01:45 ب.ظ http://jamejamil.blogfa.com

سلام محمد جان
غزلی که برام اس ام اس کردی خیلی زیبا بود ؛ شعی می کنم منم غزلی رو اگه فرصتی و حسی باشه اعتراف میکنم نمی تونم مثل تو و به زیبایی تو ...
همیشه شاد باشی و شاعر

نیلوفر سه‌شنبه 10 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 07:37 ب.ظ http://jahaname2n2.blogfa.com/

استاد بزرگوار، آقای انصاری نژاد؛ هزاران درود نثارت!

مسرورم از آشنائی این وبلاگ دلربا
مدهوشم از سرایش شعر پرمحتویِ رسا
زخوانش این کلام رویاسازت
گویمت افسون شدم، بی آلایش و ریا

نسروده ام هرگز شعری، به سوگند سرایم
میسرایم بار نخست زمستی شرابت
انصاری مستِ آن باده ای گفتارتم
مست از اینم کن زدُرد قلب تابندهِ نابت

قلم توانایت همیشه نویسا باد!
دل شوردیده ات مسرور باد!
درد همگان را دوا تو سازی
سر بالنده ات پرنور باد!
حمید نیلوفر

زنده باد انسانیت و الفت!

حمید رضا امیری شنبه 23 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 02:28 ب.ظ http://www.ashtikonan.blogfa.com/

با سلام
سالیانی پیش با جناب زکریا اخلاقی گفتگویی کردم، که در این شعر برای زادگاهش سروده اید و اشارتی به او کرده اید. بخشی از آن را در وبلاگ آشتی کنان گذاشته ام.

hamid چهارشنبه 9 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 04:07 ق.ظ http://tabadol12.com


سلام
شما در وبسایت یا وبلاگ خود چه پست هایی را می زنید آیا دانلود ،فروشگاه، ورزش،مذهبی یا چیزهای دیگر؟
شما می توانید بعد از عضویت کد را دریافت کنید و در قالب وبلاگتان (ویرایش قالب) قرار دهید سپس هر ساعتی ،روزی،هفته ای،ماهی که پست تازه می زنید برای ما ارسال کنید تا به نمایش گذاشته شود ودیگران بتوانند استفاده کنند. یکی دیگر از ویژگی ها این است که بعد از عضویت می توانید پیام برای ما ارسال کنید که حاوی تبلیغ وبلاگتان باشد سپس ما آن را برای همه ی اعضا ارسال می کنیم
امکانات دیگر را می توانید بعد از عضو شدن ببینید.
موفق باشید

از قم
درود فراوان به مردم شورک و آشنایان

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد