-
قدری آسمانی تر
سهشنبه 17 مهرماه سال 1386 08:29
بیا یک روز قدری آسمانیتر بیندیشیم به ادراک نسیم باغ نیلوفر بیندیشیم تمام آسمان را سبز تسبیح خدا دیدم چه میشد دست کم یک سجدهی دیگر بیندیشیم هزار آیینه اسم اعظمی باریده باید خواند غزلهای سلیمان را به انگشتر بیندیشیم شبی بارانی آیات ابراهیم باید شد گلستانی است شعله شعله ، پیغمبر بیندیشیم سحر سجادهمان را مرغ آمین می...
-
نسیم رمضان
چهارشنبه 28 شهریورماه سال 1386 20:04
ای پنجره ها بازنسیم رمضان کو؟ سی پاره ای ازابرکریم رمضان کو؟ نورصلواتی که سحرگاه گل انداخت سجاده ی سرشارشمیم رمضان کو؟! خمیازه ی گلهای سحرخیزمناجات دروازه ی «جنات نعیم»رمضان کو؟! کوتکه ای ازابراجابت به قنوتم مستانگی عهدقدیم رمضان کو؟! آیینه ای از«انزل فیه القرآن»نیست آن سوره ی سوگندعظیم رمضان کو؟! باران ملایک!شب...
-
به آسمان
پنجشنبه 22 شهریورماه سال 1386 19:40
به من اجازه ندادی به آسمان برسم به زیرسایه ی بال فرشتگان برسم نشد که چرخ زنان روبه سمت آبی ها برآن کرانه ی بشکوه ناگهان برسم میان جنگلی ازدشنه هاعبورکنم کنار قله ی سیمرغ خون چکان برسم به برکه های حقیرم دوباره بندزدی کبوترانه به دریانمی توان برسم به این هوای مکرر چقدر فکر کنم کجای خاطره ی باغ ارغوان برسم؟ مجال گریه...
-
آیه های ظهور
سهشنبه 6 شهریورماه سال 1386 16:34
به خاک پای اوکه آمدنی است «عج» می رسدآسمان درآغوشش، می کنداقتدا به او دریا با نگاهی به جشن ماهی ها،قد کشیده است با وضو دریا! این مزامیر سبز داوود است،آری انگار صبح موعود است می سرایدبه گوش شالوها،آیه های ظهوراودریا ساحل آشفته ی هیاهوها،ناگهان سجده ی پرستوها باسرانگشت موج می بارد،بغض-صدقرن-درگلودریا! ناگهان موج های...
-
پرنده!
پنجشنبه 1 شهریورماه سال 1386 13:57
پر زد از قفس پرنده ی اسیر مقصدش کویر،تک درخت پیر مرد ماند و یک اتاق سوت و کور خانه ماندویک سکوت سربه زیر خانه،خالی ازپرنده،سردسرد مردرادل ازاتاق،سیرسیر چون دوتکه ابر ریخت این خبر روی شانه ی دل بهانه گیر یک بغل ترانه رنگ خون گرفت جارزدغزل!غزل!بروبمیر! ساعت چهارصبح،بی قرار پرکشید با نسیم هم مسیر مردسربه آسمان زد وگریست...
-
فروش اینترنتی «... و زلیخاست که بر پیرهنم می خندد»
یکشنبه 28 مردادماه سال 1386 11:27
با سلام خدمت دوستان نظر به درخواست مکرر و سوال دوستان در مورد تهیه مجموعه شعر به اطلاع می رساند برای تهیه اینجا را کلیک کنید اما با یک غزل تازه مهمانتان می کنم: بالی بزن بالی بزن که فرصت چندان نمانده است بر آسمان دریچه، فراوان نمانده است دستی بزن به دامن سجاده های سبز در سفره هایمان کمی ایمان نمانده است بلقیس وار سجده...
-
دریاچرا؟!...
یکشنبه 21 مردادماه سال 1386 16:00
شرمنده ام زمانه مجالم نمی دهد راهی به کوچه باغ خیالم نمیدهد ابلیس باکرشمه ی انگورمی وزد امابه جزشکوفه ی کالم نمی دهد! من بیژنم جریمه ی عشقم محاق چاه چشمت شکوه رستم زالم نمی دهد حتی به قدراین دل یخ بسته درمجاز یک آبشار،زلف شلالم نمی دهد افسون روزگار به خاکسترم نشاند جزتکه تکه ،ابرملالم نمی دهد چشمم دخیل ضامن آهونمی شود...
-
غزل خنجر
سهشنبه 2 مردادماه سال 1386 00:23
دوستان خوب وهم نفس های صادقم سلام.ازحضورسبزتان درکلبه ی آدینه صمیمانه تشکر می کنم.فانو س های پیامتان که محصول درنگ شاعرانه درهوای آدینه بودیکی پس ازدیگری نوازشگرچشمانم می شد.لذابایک غزل نسبتا تازه ازراه می رسم. خنجرنشسته پشت نقاب سلامتان برق خیانت است به چشم تمامتان! زخم عمیق چاه شمامانده بردلم ای دشنه ی کبود«یهودا»به...
-
یک دفترتازه غزل!
جمعه 22 تیرماه سال 1386 16:38
دوستان سبز سیرت و زلال و صمیمی ام سلام سرسبزی تان دوچندان،لحظه هایتان هم ریشهِ شوق وشکفتن،کوچه باغ های شعرتان آیینه کاری ودلتان همیشه بهاری باد. باری،تازه ترین مجموعه شعر من یعنی«وزلیخاست که برپیرهنم می خندد»که دریادداشت قبلی،بشارت انتشارش راداده بودم دیروز ازراه رسید.این دفترشعر که فراگیرنده ی چکیده ای ازسروده های...
-
یک خبرتازه تر!
پنجشنبه 7 تیرماه سال 1386 15:31
« وزلیخاست که برپیرهنم می خندد!»عنوان چهارمین مجموعه شعراین جانب است که حداکثر تا ده روزدیگر اززیرچاپ خارج وروانه بازار کتاب می گردد.این دفترشعر،فراگیرنده ی 44غزل و3مثنوی است که ازمیان بیش ازصد غزل وده مثنوی دست چین شده است. این مجموعه شعرتوسط انتشارات همسایه تهران به همت شاعراصمیمی وارجمند جناب آقای صادق رحمانی منتشر...
-
یک خبر و یک شعر تازه!
جمعه 1 تیرماه سال 1386 14:13
روی شانه اروند عنوان جدیدترین مجموعه شعر اینجانب است که با همت بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس، توسط انتشارات صریر، به چاپ رسیده است. این مجموعه شعر، فراگیرنده سروده های با مضامین دفاع مقدس و ادبیات پایداری در قالب غزل، مثنوی، رباعی، دوبیتی و یک کار سپید می باشد که به تازگی وارد بازار کتاب گردیده است. اماتازه...
-
بهار با شهیدان
پنجشنبه 17 خردادماه سال 1386 22:16
.دوستان وهمراهان سبز اندیش وصمیمی ام سلام مدت طولانی ایست که «پای لنگی ودرنگی زشما دورم داشت.» به شهر نجیب وشقایق پرور خودم دشتستان بزرگ که آمدم دغدغه ها ودل مشغولی های زندگی اداری ام نیز صدچندان شد.گاهی احساس می کنم درپیچ وخم های زندگی اداری وانبوه روزمرگی ها قناری های شعر ناب راسر بریده وبه دست جوخه اعدام می...
-
کدام خرمن پرهیز؟!
سهشنبه 26 دیماه سال 1385 20:06
سلام باعاشقانه ای دیگر ازراه می رسم : نفس نفس به دلم اضطراب می افتد هزار مرتبه درپیچ وتاب می افتد علی الخصوص درآن دم که ناگهان چشمم دراضطراب شگفتی به قاب می افتد نماز عشق پس ازسالها که می کشدم دلم شکسته ی چشمت به خواب می افتد خمار وسوسه ی بوسه های انگور ست که درحوالی شط شراب می افتد کنارپنجره گیسو فشانده ای انگار که...
-
چقدر پنجره
جمعه 19 آبانماه سال 1385 14:20
یاران و همراهان صمیمی وصاحبدلم سلام مدتی طولانی، «پای لنگی و درنگی زشما دورم داشت» ...پس از دو سال،محل کارم تغییر کرد وازخطه نجیب تنگستان به شهر خودم دشتستان بزرگ منتقل گردیدم وتقویم زندگی اداری ام ورقی تازه خورد . کوله بار رسالتی سنگین تر وخطیر تر را بر شانه های خسته و زخمدار خود احساس می کنم ... این روزها بد جور...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 28 شهریورماه سال 1385 20:42
سلام فقط عاشقان امام زمان کلیک کنند!
-
یک غزل تازه
سهشنبه 7 شهریورماه سال 1385 21:17
یاران وهمراهان سبزسیرت وصمیمی سلام!سلامی به طراوت دیدار ووسعت شالیزاربرشماکه درپنهان خویش/بهاری برای شکفتن دارید.خوشحالم که از این پنجره ی کوچک به آفاق بارانی شعروذوق وعاطفه و اندیشه تان پل می بندم وطراوتی تازه می کنم! باری،غزلی راکه به تازگی سروده ام به شما تقدیم می کنم: می نشینم شروه خوان باغ شب بویی که نیست می...
-
غیرت آیینه
سهشنبه 31 مردادماه سال 1385 12:31
سلام دوستان خوبم خبر مسرت بخش پیروزی شکوهمند وغرورآفرین حزب الله لبنان چقدر زیباو دل انگیز بود وازبشارت فرداهای آفتابی وحماسه های آبی سرشار... باری،سایه روشنی ازاحساسات خودرا درقالب غزلواره ای ناچیز به خاک پای رزمندگان دریادل وحماسه آفرین حزب الله تقدیم می کنم: سبز درسبزند دستان بهار انگیزتان دست های ساده ی از آسمان...
-
ستاره خونین
جمعه 13 مردادماه سال 1385 21:39
به کبوتران خونین بال فلسطین ولبنان یاران وهمراهان خوب وصمیمی ام سلام! تازه از تهران برگشته ام ... دیروز درراهپیمایی باشکوه وحماسه آفرینی که درمحکومیت جنایات وحشیانه رژیم سفاک صهیونیست،درمحل میدان فلسطین تهران برگزار شده بود شرکت کردم وچه لحظه های شکوهمند وزیبایی!... آری،به خاک وخون کشیده شدن پرندگان مظلوم «قانا» بار...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 23 تیرماه سال 1385 16:43
-
تازه های آفاق شعر
جمعه 23 تیرماه سال 1385 16:32
مدتها،چشم به راه انتشار مجموعه شعر شاعرخوب ومتعهد استان آقای محمدرضا احمدی فر بودیم. به تازگی،چشم انتظار مان روشن شد ودفتر شعر این شاعر صمیمی وارجمند تحت عنوان «آواز های ابری» روانه ی بازار کتاب گردید.این دفتر شعر،فراگیرنده 62غزل، 1چارپاره،ا مثنوی،4دوبیتی و4 رباعی است که باچاپ خوش آب ورنگ،قدم به آفاق بارانی شعر وادب...
-
تازه های آفاق شعر
دوشنبه 19 تیرماه سال 1385 21:48
ازحسرت لیلی عنوان دفترغزل شاعر صمیمی وغزل پرداز خوب وتوانای استان بوشهر رضا معتمد است که به تازگی روانه ی بازار کتاب گردیده است. رضا معتمد درقلمرو غزل امروز،چهرهای است موفق ودوست داشتنی که سروده هایش چشم انداز گسترده وروشنی ازعشق واعتراض وتغزل وحماسه رابا دنیایی لطف وزیبایی فراروی خواننده می گشاید. این دفتر،فراگیرنده...
-
غزل مدینه!
جمعه 26 خردادماه سال 1385 22:13
سوگسرودی برمظلو میت حضرت فاطمه زهرا_س_ پوشانده است ابر کبودی مدینه را برلب نمانده شوق سرودی مدینه را قندیل ماه رنگ پرید ه است تاگرفت گرد عزای یاس کبودی مدینه را ای ماه خسته!مرثیه ای سازکرده ای؟ ای ابربغض!عقده گشودی مدینه را؟! یک عرش ازستاره ببین گریه می کنند درپردۀ فرازوفرودی مدینه را زخم شناسنامۀ تاریخ مافدک! آیینۀ...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 20 خردادماه سال 1385 21:07
ایام شهادت دخت نبی مکرم اسلام بانوی آسمانها راز آفرینش زن خلاصه خوبیها حضرت فاطمه زهرا (س) بر تمامی مسلمانان جهان تسلیت باد زخم سکوت پس از تو آسمان دلگیر دلگیر علی می ماند و یک کوفه تزویر علی می ماند و اندوه جانکاه علی و شب دخیل سینة چاه علی می ماند و زخم سکوتش و نخلستان و آوای قنوتش شب از او سینه سینه راز دارد ز کوفه...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 17 خردادماه سال 1385 08:09
گل یخ! سر می زند ازخاک گل یخ باپیرهن چاک گل یخ بابوسۀ خورشید شکفته است ازجنگل کولاک گل یخ تاروح زمین یخزده افسرد یک خرمن ادراک گل یخ تامی رسداز راه بهاران می ریزد بر خاک گل یخ آن گاه که تن پوش سپیدت می افتد غمناک گل یخ فریاد بزن آتشی افروز در کوه به پژواک گل یخ این شاخه غزل پیشکش تو ای خوب من ای پاک گل یخ! تاریخ سرودن...
-
ای مادر سبزینه پوش !
جمعه 12 خردادماه سال 1385 23:29
نذر راز آفرینش زن فاطمۀ زهرا-س- ژرفای صد دریا ترنم درنگاهت هفت آسمان،موج تبسم درنگاهت باخلسۀ خیس گل یاسین شکفته است باران یاس ازعرش هفتم درنگاهت ای مادرسبزینه پوش آل دریا! عطر نجیب نان گندم درنگاهت تا مشرق چشمت چنین آیینه کاری است قاب فلق هم می شود گم درنگاهت! اعجاز اقیانوس وجنگل سبز در سبز گل می کند با یک تبسم...
-
اردیبهشت سبزپوش!
دوشنبه 1 خردادماه سال 1385 23:09
دوستت می دارم ای اردیبهشت سبزپوش! ابرهایت شبنم آگین،بادهایت گل فروش می وزدازشاخه هایت قاصدک های بهار می چکد ازشانه هایت کفتران سبزپوش می دهی طعم تمشک تازۀ پیوند ها می زند عشق ازسرانگشت سحرزاد تو جوش می رسی ازآرآرزو های قشنگ گمشده زخمه ای تا می زنی می خیزد ازجانم خروش روی دست ماسه ها،دررهگذار موج عشق ای صدای پای شوق...
-
چار فصل آیینه!
دوشنبه 1 خردادماه سال 1385 23:07
اما دو غزل تازه تازه را که درحال وهوای بهار واردیبهشت سال 1385 است را به شما خوبان سبز سیرت و سبزاندیش تقدیم می کنم. اردیبهشت سبز و خاطرهانگیز که برایم سخت عزیز بود و لحظه هایش باران خیز خنده زیرلب،عجب غرق بهارم کرده ای! تکه ای ازما ه فروردین نثارم کرده ای چارفصل آیینه ازاردیبهشتم داده ای سینه،پرجوش مضامین بهارم کرده...
-
فردای شکفتن!
دوشنبه 1 خردادماه سال 1385 17:02
به او که بهاررابه آشیانۀ جانم بخشید گسترده ای تابرسرم چتر نگاهت را پوشانده ابر بغض من قندیل آهت را پیوندمان درآسمان بسته است،می بخشند عشق تو،این سنگین ترین حجم گناهت را! می آیی ازدریا،سکوت خیس ماهی ها یک ساحل از فانوس آذین بسته راهت را می پرسم ازکوچ پری ها قصه خواهی خواند این جاشوان خستۀ بی سرپناهت را؟ از من چه می...
-
یک جمعۀ دوباره!
جمعه 15 اردیبهشتماه سال 1385 21:03
گشت وگذاری کوتاه،دروبلاگ زیبای برادرعزیزم رضا منصورنژادتحت عنوان «انتظارسبز» که درفضای شوق انگیز وحال وهوای باران خیز انتظار یاری که آمدنی است-عج الله-میباشد، بارانی ام کرد!.. لذا این غزل وارۀ قدیمی که ازسروده های سال1378میباشد راتقدیم می کنم: آدینه های دلگیر،با روی ارغوانی رفتند بی شکوفه،ماندیم استخوانی برماه چشم...
-
نامه شاعربزرگ نوپرداز معاصر زنده یاد فریدون مشیری
چهارشنبه 13 اردیبهشتماه سال 1385 23:33
یاران وهمراهان سبز سیرت وصمیمی! حتمامطلب «مثلا بیوگرافی» رادراین وبلاگ خوانده اید،اگرنه،به خواندنش می ارزد.کوتاه وفشرده شناسنامه حیات ادبی مرادرآن جا مرور خواهید کرد.سالهای آغاز شاعری را به یاد می آورم که پشت سرهم،دفتر ازگفته های پریشان پر می کردم ومثلا سروده هایم رابرای پیشکسوتان بزرگ شعروادب معاصر می فرستادم......