غزل زرد
برگی افتاد از درخت و ریخت مشتی بال زرد
یعنی ای غمگین ترین شاعر گذشت امسال زرد
صبح فروردین دمید، آمد صدای پای عید
زیر سقفی بی پرستو مانده ای احوال زرد
برگهای کهنه تقویم، تقدیم تو کرد
فصلی از آشفتگی، یک باغ سیب کال زرد
چیست محصول تو غیر از دفتری خاکستری؟
ای خزان سیما! تو را دیباچه اعمال زرد
روی دستت مانده میراث جنونی ریشه دار
می نشینی روبروی حافظ اما فال زرد
تازه های عاشقی در این غزل هم گل نداد
در نگاهت بسکه زد جوش امسال بهار امسال زرد
می روم شهر شما ارزانی شب کورها
می روم همرنگ پاییز و به دوشم شال زرد
زد شکوفه سال نو، پیچید آواز بهار
سلام
خوب بود
اگه وقت کردید به وب من هم یه سری بزنید
من بیش از1300مقاله وتحقیق رایگان راجمع آوری کردم
وبلاگ من الان پیج رنک2 داره
ومی خواهم باوبلاگ شماتبادل لینک کنم
لطفااگرتمایل داریدمن راباعنوان "1300مقاله وتحقیق رایگان"وبه آدرس:http://www.beheshtnet.blogfa.com
لینک کنیدوسپس ازطریق نظرات خبردهیدتامی خواهیدباچه نام وآدرسی لینک شوید
من بعدازاینک شمارولینک کردم بهتون اطلاع می دم
ممنون
سلام وب بسیار قشنگی دارید خسته نباشید اگه موافق بودید با هم تبادل لینک کنیم اگه موافقید منو با عنوان "بهترین اجناس شگفت انگیز " لینک کنید و سپس منو با خبر سازید در کل مطالبت رو خوندم خیلی جالب و خوب نوشتی خسته نباشی منتظر حضورت هستم
http://obekhar.com/
سلام