عطرالهام غزل می وزداز نام تویکریز
بوسه می گیرم ازآن لحظه وچشمان تورانیز
نفس آینه هاتازه شدامشب که شکفتی
چون گل ماه به پیشانی من خاطره انگیز!
آمدی پنجره ی کوچک دنیام به هم خورد
دراتاقی همه گلدان ترک خورده ی پاییز
دست بردارید ای مردم ازاین مست قلندر
آدمم من چه کنم؟سیب وچنین وسوسه آمیز!
الغرض چترنگاهت به سرم باد همیشه
دفترسبزدلم نذر تو ای سبز غزل خیز!
*** *** ***
(تاریخ سرودن9/2/84.اهرم)