چقدر بی تو هوا مسموم، چقدر کوچه زمستانی است
چقدر پنجرهها ابری، هوا، هوای پریشانی است
کسی غبار عزا پاشید، به سنگ فرش خیابانها
چه لحظههای مه آلودی، دو چشم عاطفه بارانی است
چقدر همهمه ماشین، و بوق و دودو هیاهو ها
غروب و سوت قطاری که،پر از مسافر سیمانی است
دلم ورق ورق اندوه است. برابرم شبح کوه است
چقدر دره خشم آگین ، در این مسیر بیابانی است
دلم پرندة پاییزی،میان جنگلی از آهن
دلم به حبس ابد محکوم، به اتهام غزلخوانی است
چه بی ستاره رها کردی، شبی به جادة تقدیرم
و استغاثة معصومی: که این کجای مسلمانی است؟!
کجاست باغ تماشایت، شکوه جشن پریزادان
کجای وسعت رویایت، بهار، گرم گل افشانی است؟
سبد سبد گل داوودی، ز باغ حنجرهات چیدم
که سهم من فقط از چشمت، ترانهها ی نیستانی است
مرا ببخش اگر اشکم، به گونههای تو سیلی زد
به پیشگاه تو چشمانم، نشسته غرق پشیمانی است
غروب دست تکان می داد، غروب سرد غم انگیزی
غروب میرسد اما حیف، بهار دست تو اینجا نیست
سلام دوست شاعرم
زیبا سروده ای. استفاده کردم.
منم بروزم
اگر قدم رنجه کنید ممنون میشم.
سلام مهربان همدل جناب انصاری
غزلی با طراوت وهوایی تازه واندیشه های ناب وجلوه های بکر وتازه که لذت بردم
..............
محبت سر شارت ولطف بی پایانت در این فصل تنهایی وبی تکیه گاهی
بشوقمان اورد و دل غبار گرفته ام را زلالی تاه بخشید وعطر محبتت در هوایم افشاندی وچراغ معرفتت در دلم روشن نمودیقدم وقلمت همیشه ایام سبز
پیامت را که اینجا می گذاری
به قلبم شکل در یا می گذاری
تو مثل عشق مثل عطر گلها
قدم بر دیده ما می گذاری
این کجای مسلمانی است؟............به روز شوی و خبر ندهی؟
..............
.....
شکستم ولی مرد مرد
غزل و حماسه در هم آمیخته بود...بسیار زیبا...مخصوصا فقط گل سرخ
فقط دشنه چید از این دست ها
دل ای کولی خستة دوره گرد
اینجا فکر کنم یه ایراد تایپی هست
سلام بر تو که مثل بهار دلخواهی!...
اگر چه مدت هاست دلتنگ شعرهای زیبایتان بوده ام ولی امشب این من شکسته را دوباره به غزل بند زدید.
مثل همیشه شعرهایتان زیباست و اینبار شاید زیباتر از قبل.
موفق و پیروز باشید!
شعر قوی و خوبی بود....فقط این مصرع را دوباره بخونید
دلم ورق ورق اندوه است. برابرم شبح کوه است؛
انگار وزنش کمه...
.....کجاست باغ تماشایت، شکوه جشن پریزادان
کجای وسعت رویایت، بهار، گرم گل افشانی است؟
...این بیت را بیشتر از همه خوشم اومد....................
سلام رفیق
الان ساعت ۲ بامدا دارم واست کامنت می گذارم . خواستم از اینکه نتونستم در نشست ادبی امروز شرکت کنم عذرخواهی کنم حجم کاری خیلی بالا بود و چندین جلسه هم داشتم عذر بنده را پذیرا باشید
سلام بر شما برادر بزرگوار
باران عشق به روز شد و منتظر حضور سبز شماست .
در ضمن لینک شما با افتخار افزوده شد
سلام دوست عزیزم
اول جا داره از محبتتون تشکر کنم از بابت فرستادن مجموعه شعرهاتون که خیلی کارهای ارزشمند و قابل تاملی بودند دوم اینکه این غزلتون خیلی زیبا بود...
دلم پرندة پاییزی،میان جنگلی از آهن
دلم به حبس ابد محکوم، به اتهام غزلخوانی است
واقعا دارای بیت های فوق العاده ای ست این غزل امیدوارم همیشه شاد باشی و شاعر.
دوستدارت ـ داش مرتضا
_______@@@________@@_____@@@@@@@
________@@___________@@__@@@______@@
________@@____________@@@__________@@
__________@@________________________@@
____@@@@@@___وبلاگت خیلی قشنگه______@@
__@@@@@@@@@__@@@@@@@_________@@
__@@____________منتظر حضور گرمت_______@@
_@@____________@@@@@@@@@@_____@@
_@@____________ هستــــــــم ___@@@
_@@@___________@@@@@@@______@@
__@@@@__________@@@@__________@@
____@@@@@@_______________________@@
_________@@_________________________@@
________@@___________@@___________@@
________@@@________@@@@@@@@@@@
_________@@@_____@@@_@@@@@@@
__________@@@@@@@
___________@@@@@_@
____________________@
____________________@
_____________________@
______________________@
______________________@____@@@
______________@@@@__@__@_____@
_____________@_______@@@___@@
________________@@@____@__@@
_______________________@
______________________@
سلام دوست عزیز !
دوست عزیز باز هم یک جهان سپاس گذارم که به ما سر زدید ... مهربان هستید ...
باز هم با یک مطلب به روزم که عنوان اش ( راه درست ) است به روزم امید که جالب باد و نظریات خویش را از ما دریغ نکنید ...
خداوند شما را همیشه موفق نگهدارد ...
[گل][بدرود][گل]
غزل خوبی بود . فضای یکی دو بیت به کل غزل نمی خورد . قافیه ی بیت آخر خوب بود .
چون دسته ی گل سراغ ما آمده ای
بر این شب تار چراغ ما آمده ای
سلام دوست گرانقدر از اینکه با حضور سبزتان کلبه درویشی مجازی ما را منور کردید
سپاسگزارم ... استفاده کردم / امیدوارم این ارتباط مستمر باشد
یاحق
ترسم که اشک در غم ما پرده در شود
وین راز سر به مُهر به عالم سـمـر شود
ســـــلام ؛
"ستیغ سخن" با شرح و توضیح غزلهای 225 و 226 خواجهی شیراز به روز است
منتظر حضور سبز شما
مانا باشید و تـنــدرست .
سلام خیلی خوب بود.موفق و پیروز باشید
سلام
من که باشم که بر آن خاطر عاطر گذرم
مرا شرمنده الطاف خود می کنید.
مشتاق دیدار شما در دشتستان و منتظر حضور شما درخطه خراسان هستم.
یا حقو.
دوست عزیز سلام .از شعر زیبایت لزت بردم عالی سرودی .
دلم به حبس ابد محکوم به ا تهام غزلخوانیست
خیلی قشنگه هم سلولی
بد به حال اونایی که از نزدیک با احساسات لطیفت آشنا نیستند
فردا ظهر یادت نره
با یه استکان غزل در خدمتیم
زیبا بود موفق باشید
یا علی مدد
با یک غزل برای امام کاظم و یک غزل برای مبعث پیامبر بروزم و منتظر نظر شما
سلام
غزل خوبی است
اما برای یکدست شدن غزل ـ نه ضعف ابیات ـ بیتهایی که این قوافی رادارد حذف کن :
بیابانی ـ مسلمانی - پشیمانی
جسارت مرا ببخشایید.....
سلام
غزل جالب و مملو از تصاویر بکر . موفق باشید و پایدار .
سلام عزیز
شاید این پنجمین بارخ که میام کارتونو می خونم ولی هر با به دلیلی موفق به گذاشتن کامنت نمی شم
غزل زیبایی ست با شوریدگی خاص خودتون که البته این مسلمانی ای که همیشه با اشاره ی مستقیم به اون اشاره می شه در همه ی اشعارتون هست یعنی شما حتی در تغزلی ترین کاراتون هم می خواهید به مخاطب یادآوری کنید که مسلمانید من فکر می کنم این را باید به صورت زیرپوستی جاسازی کرد به طوری که تنها منقدین وزبان شناسان بتونند از دل کلمات درش بیارن
ببخشید از جسارت
در پناه بارون
سلام... بسیار عالی و زیبا بود...
با شمایلی نو ، چشم براهتان هستم
سلام عزیز
کفته بودی برای من پیام گذاشته ای (البته حضوری) اما اثری از پیام شما در وبلاگم
نیست.سرافراز بفرما مارا یارا....
با سلام دوست عزیز غزل بسیار ریبایی بود موفق باشی من هم به روزم و منتظر گل افشانی شما هستم
سلام بر دوست
به روزم با یه درد دل ویه غزل قدیمی
چرا هیشکی باور نمی کنه
در پناه بارون
امربمعروف
ونهی از منکر
دورکن اساسی زندگی اند
زندگی؟؟!!
اری زندگی که در زنده بودن است که خدا احساس میشود
که خدا ابراز میشود
وما مرده ایم
هرزمان که بنا به عناوینی
امر به معروف ف ترک شود
وگرگها زیبنده نفس شوند
وعشرت جایگزین عفت وپاکی وصفا واخلاص
پس پر صلابت ونستوه
میگوییم یا حسین بر خون تو اقتدا
وبر راه تو اعتنا
وبا یک دست قران وبا دست دیگر عمل به فرامینت
را اویزه گوشهای خود کرده
ومقبره شیطان را بر گورستانهای خود ش میسپاریم
تا خرسند باشد
وزما مایوس[گل][گل][گل][لبخند]