به کبوتران خونین بال غزه
شب ستاره شمردن به بام شهر شماست
و ماه، مرثیه خوان تمام شهر شماست
شکسته میشنوم شیشههای بغض زمین
که روی آینهی صبح و شام شهر شماست
صدا صدای نفسهای خشم شعلهورِ
پلنگ شب شکن انتقام شهر شماست
صدا صدای قنوت ستارگان شهید
که سهم حنجرههاشان سلام شهر شماست
به رنگ العطش خیمههای عاشورا
پر از شکوفهی سرخ قیام شهر شماست
دو دست کوچک «سمرا» شکفته سنگ به دست
کنار پنجرهی ازدحام شهر شماست
نماز ظهر عطش را چه سرخ زمزمه داشت
که اقتدا به شقایق مرام شهر شماست
به زیر تانک، ورقهای باغ لالهتان
که خط خون خدا را ادامه شهر شماست
و کوفه غیر شقاوت کمی شکوفه نداد
به چاه، خطبهی آه امام شهر شماست
تکان نخورد کلاه " شریح قاضی" ها!
که خون فاجعه شرب مدام شهر شماست
و از نگاه کبوتر ستیزشان پرواز
همیشه های خدا اتهام شهر شماست
پس از معاهده ها گرم رقص شمشیرند
ولی حماسهی گلگون پیام شهر شماست
قسم به سورهی زیتون به آیه آیه بهار
دوباره قرعهی سبزی به نام شهر شماست
سلام دوست عزیز!
با یک شعر به روزم و منتظر نقد و نظر ارزنده تان.
شاد و سربلند!
[گل] من
به سادگی این روزهای ساده .به روز شدم
...................................................خواندمتان و مثل همیشه پابه پای مرثیه تان گریه شدم و ریختم ..............................................روی قطره های بارانی....کاش اینهمه ادم که نامشان را حامی حقوق بشر بودند معنی تر شدن چشم مادری که کودکش گلبرگ ریزان میشود می فهمیدند...چراکسی نمی شنود
صدا صدای نفسهای خشم شعلهورِ را.....؟
سلام
مطلبی راجع به کتاب در پیام بعدی میگذارم
این شعر هم به نظرم میتواند مخاطب مان حرفها باشد.
سلام عزیز اندیشمند صمیمی جناب انصاری
.............
باسلام وعرض ادبی دیگر......
تورا به وسعت دنیای عشق منتظرم
بیا به خوانش اشعـــــــــــار تازه ترم
منتظر عطر حضور دلنشینتان در کلبه تنها ییم هستم
به خوانش دلسرود های تازه ام.....قدم وقلمتان همیشه سبز
سلام
شهر شماست
در خدمتم
سلام؛ خسته نباشید
یک گل پسرِسپید و یک ناز دختر رباعی، زاییده ی نه روز بارداری مغزم...
خواستم دست و پای شکسته ی غزلم را گچ بگیرم ...نشـــــــــد!
منتظرم
پایدار باشید و رها
سلام استاد
با یک غزل
تو رامن
چشم در راهم
قسم به سورهی زیتون به آیه آیه بهار
دوباره قرعهی سبزی به نام شهر شماست
سلام
آدینه تون به خیر
شعر زیبایی بود
انشاالله که در آدینه هایی نزدیک نظاره گر خورشیدی دیگر باشیم