شعر و دل نوشته ها

مجموعه شعرهای منتشر شده:۱-یک باغ زخم تر ۲-سبز سرخ ۳-روی شانه ی اروند ۴- و زلیخاست که بر پیرهنم می گرید ۵-پرندگان پراکنده اند انسانها ۶- زمز

شعر و دل نوشته ها

مجموعه شعرهای منتشر شده:۱-یک باغ زخم تر ۲-سبز سرخ ۳-روی شانه ی اروند ۴- و زلیخاست که بر پیرهنم می گرید ۵-پرندگان پراکنده اند انسانها ۶- زمز

غزل ابوذر!

ای کوچه های تمدن!،کوردپای ابوذر؟!

درکاخ سبزشمایان،گم شدصدای ابوذر

برسایه اش تکیه می زد،یک مثنوی شعله می خواند

همریشه ی خشم توفان ،اندیشه های ابوذر

:تنهای تنها بمیرد،درسایه ی ابر غربت

پیغمبراین آیه سر داد،از ماجرای ابوذر

دریک  هجوم خزانی ،گل می کند ناگهانی

تا قصر ظلمت بسوزد،برق عصای ابوذر

ای کاش می آمدآن مرد،باکوله بارش فقط درد

آتش بخواند قلندر،ازنینوای ابوذر

ازکاخ «سبز» و«سفید»آه،یک کوفه نامرد رویید

تکفیر،تبعید خورشید،این انتهای ابوذر

اینجا شب ازبقچه ی نان،برشانه زخمی ندارند

دیوار!حتی سپیدار!کوآشنای ابوذر؟

اینجا کمی طعم غربت،سوز فقیری ندارید

همسایه ی زرنشین حیف،خالی است جای ابوذر!

امشب غزل مست او شد،یکباره پابست اوشد

دروازه ی صبح واکرد،دل درهوای ابوذر

ای کاش یک بار دیگر،می آمد آیینه بر دوش

می خواندم از قحط باران،غمگین برای ابوذر!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد