شعر و دل نوشته ها

مجموعه شعرهای منتشر شده:۱-یک باغ زخم تر ۲-سبز سرخ ۳-روی شانه ی اروند ۴- و زلیخاست که بر پیرهنم می گرید ۵-پرندگان پراکنده اند انسانها ۶- زمز

شعر و دل نوشته ها

مجموعه شعرهای منتشر شده:۱-یک باغ زخم تر ۲-سبز سرخ ۳-روی شانه ی اروند ۴- و زلیخاست که بر پیرهنم می گرید ۵-پرندگان پراکنده اند انسانها ۶- زمز

تمام کودکی اش...

شبیه کودکی اش گاه گاه می‌گرید

چقدر زل زده در چشم ماه می‌گرید


ببخش دست خودش نیست بچه است پدر!

شکسته شیشه‌ی همسایه آه می‌گرید


زنی گذشت از این کوچه... مادرش... افسوس

به خود می‌آید از این اشتباه می‌گرید!


زنی که روسری‌اش را فرشته می‌بویید

به روی صندلی ایستگاه می‌گرید


غروب‌، مدرسه تعطیل شد کجاست گلم!

دو چشم مضطرش بین راه می‌گرید


عروسکی که ندارد کجای خاطره‌هاست

به یاد حسرت کفش و کلاه می‌گرید


چه دشنه‌ها که نخورد از برادری که نداشت

چقدر نیمه شب از قعر چاه می‌گرید


چقدر زندگی‌اش فیلم‌های تکراری است

شکسته می کند اما نگاه... می گرید


و چشم دوخته بر «فیل»های سوخته‌اش

به روی صفحه شطرنج «شاه» می‌گرید


***


کلاغ پیر هراسان سه بار شیون کرد

سه شنبه حادثه را قاه قاه می گرید


به رسم عاطفه در امتداد قبرستان

به مستطیلی سنگی سیاه می گرید


تمام کودکی اش را سه تکه ابر گریست

سه شنبه خم شده بر شانه‌های قبر گریست


نظرات 62 + ارسال نظر
دختربندر پنج‌شنبه 29 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 09:50 ب.ظ http://dokhtebander.blogsky.com

سلام وبلاگ قشنگی دارین
شعر خیلی قشنگی بود خودتون گفتین ؟
موفق و موید باشین
یا حق ...

میثم پنج‌شنبه 29 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 10:07 ب.ظ http://zolaledez.wordpress.com

چی بگم جز آفرین؟
خیلی زیبا بود

شاد باشید و پیروز

مهدی شهابی پنج‌شنبه 29 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 10:59 ب.ظ http://mahdishahabi.parsiblog.com

سلام زلال اندیش شاعر
عالی بود عالی
ببخش دست خودش نیست بچه است پدر! ...
واای چه قدر ناز بود این بیت. ای کاش به جای آه قافیه ی دیگری می شد پیدا کرد که صمیمیت مصرع اولش رو بهتر میرسوند. البته من خودم هر قدر تلاش کردم چیزی نتونستم پیدا کنم.(اعتراف)
.
کلاغ پیر هراسان سد بار شیون کرد
.
تمام کودکی اش را سه تکرار ابر گریست
.
در این دو تا مصراع فکر کنم اشتباه تایپی داری
.
عزیز
ائل گلی (شاهگلی) تبریز بهانه ات را می گیرد.
.
فدات
.
یاحق

جهانمهر هروی پنج‌شنبه 29 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 11:27 ب.ظ http://td121212.blogfa.com

انصاری نژاد عزیز سلام!

غروب‌، مدرسه تعطیل شد کجاست گلم!
دو چشم مضطرش بین راه می‌گرید

زیباست و خاطرات نو جوانی همه را بیادش میارد. موفق باشی عزیز

فاطیما کرمی جمعه 30 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 12:39 ق.ظ http://khfatima.blogfa.com

دوست خوبم...............
راستش فقط میان سطرها سکوت کردم......
یه جور بغض تلخ.....
بازهم میخوانمت

رضاپارسی پور جمعه 30 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 02:35 ق.ظ http://www.baghebaran.blogfa.com

سلام حسین جان...ممنونتم.شعر قشنگت را هم خواندم.آفرین.از لطف و مهر و محبتت صمیمانه سپاسگزارم.

سیدمحمدرضا هاشمی زا ده جمعه 30 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 10:15 ق.ظ http://sheredashti.blogfa.com

سلام گرانمایه دوست صمیمیمی جناب انصاری
غزلی با زبانی بسیار صمیمی..واندیشه های باطراوت وساختاری بسیار باشنونده مانوس ومضامینی قابل لمس با دلها...
فقط مصراع دوم بیت سوم..به خود می آید....کمی اشکال وزنی گو یا..و...عروسکی که ندارد...یا نداند بهتر نیست از نظر معنی؟
من به قربانت که یادم میکنی.....باز می آیی وشادم میکنی
در هوای غربتم پر می زنی......مثل گل می آیی ودر میزنی
...........................
...فرارسیدن ماه مبارک رمضان ماه خدا .ماه تزکیه وعبادت..وماه قرآن
بشما اهل عرفان ومعرفت.. مبارک وپر فیض و خیر وبرکت باد..امیدوار ار روزه داران واقعی این ماه پرفیض باشید..واز برکات والطاف بینهایت خداوندی متنعم...ومتجلی به نور مغفرت ورحمت واسعه ی الهی باشید وقدر دان شب قدرش..انشالله
...........
رمضان
...........
گنجینه ی نورانــــی قـــــــــرآن رمضان است
آرامش دلهـــای پریشــــــــــان رمضان است
مجموعه ی گلــــــهاست شب وروز عزیزش
یعنی به حقیقت که گلســتان رمضان است
در دامن این بحــــــــر گرانمــــــایه ببینــــــید
دریای گـــــــــهرهای فـــــراوان رمضان است
با ذکر مناجات خـــــــــدا در دل شـــب هــا
بر هستی ما دست گل افشان رمضان است
تصویر شفق گشته چوســـجاده ی مــــــولا
آیینه ی آ ن مــــــــهر فـــــروزان رمضان است
گرگوهر هستی به حقیقت شب قـــدر است
پس آن صدف نور به قـــــــرآن رمضان است
پس قدر شب قــــــدر بدانید در این مـــــاه
از پر تو قدراست که رخشـــان رمضان است
بشکســـــــته پر وبالــــم ومحـــتاج محـــــبت
ای دست کرم موقع احسـان رمضان است....شعر هاشمی زا ده

مجتبی افشاری جمعه 30 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 01:03 ب.ظ http://www.chelcheleha.blogfa.com

اجازه ی نقد به خود نمی دهم اگر مایل به نقد بودید خبرم کنید ....

زیبا بود و زلال

با تشکر

مینا جمعه 30 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 01:19 ب.ظ http://mina015.blogfa.com

من دنبال یه وب برازجانی واقع در بوشهر میگشتم

که گوگل شمارو بم معرفی کرد

اگه درست پیداتون کرده باشم

هم شهری هستیم

ذوالفقار شریعت جمعه 30 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 02:47 ب.ظ http://www.mahaleyma.blogfa.com

سلام
غزل بسیار زیبایی بود .
با مطلبی تحت عنوان : مرگ ، دریچه ای به سوی تکامل ، به روزم .

امید جمعه 30 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 05:11 ب.ظ http://oyr.blogfa.com

با سلام
طرح ختم قرآن رمضان(روزی یک جزء) به مرحله دوم رسید.
در صورتی که خودتان و یا آشنایان مایل به شرکت در این برنامه هستید به بنده اطلاع دهید.
اطلاعات مربوط به این طرح را در وبلاگ اینجانب بخوانید.
منتظر شما هستم
تشکر

سی ما جمعه 30 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 09:00 ب.ظ http://30mnaozari.blogfa.com

لذت بردم...ممنون از دعوتتان!!

سعید نصاریوسفی جمعه 30 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 11:17 ب.ظ http://www.almosanna.blogfa.com.


غزلت را نوشیدم وحرفی نیست وجز اینکه شعر شما چنان است که کوره سواد ما پاسخگو نبوده ونیست...
وبله مهربان چنانکه قبلا نیز اعلام کردم هدیه اتان رسید وچه شعفی ........

مجید عابدی شنبه 31 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 12:22 ق.ظ http://SOORA.BLOGFA.COM

سلام.........
زیبایی غزلناک غمگینی بود...+سه شنبه+برایم کمی مبهم ماند...درود...
("ب" در "دو چشم مضطربش" هم از قلم تایپ افتاده ....)

مجتبی افشاری شنبه 31 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 07:24 ق.ظ http://www.chelcheleha.blogfa.com

مسله یی که این روز ها دامن شاعران جوان را گرفته این است که از تعابیری تازه استفاده می کنند اما در غزل به قول اسماعیل امینی قافیه را می خورانند ...
برای مثال بین بیت سوم و چهارم خواننده ی حرفه یی از شعر علاوه بر تصویر و تعبیر تازه مضمون یی می خواهد یا داسستانی که او را در تمامی فضای شعر حرکت دهد ....

گاه گاهی ارتباط کم بین دو مصرع و گاهی بین ابیات شاید دلیلی بر این مضمون باشد ...( پنج شنبه گذشته همین مسله را به من تذکر دادند ) البته گاهی خود شاعر این را متوچه نمی شود زیرا او فقط به تصاویر ذهنی خود پاسخ می دهد و لاغیر .......

البته این مسله را حقیر با درک ناقص خود فقط در ارتباط با شعر اخر تان فکر می کنم ...




ارادتمند
با تجدید احترام

آل مجتبی شنبه 31 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 08:11 ق.ظ http://farhangsara-mardani.blogfa.com

سلام بر جناب انصاری !

کلاغ پیر هراسان سه بار شیون کرد

سه شنبه حادثه را قاه قاه می گرید




به رسم عاطفه در امتداد قبرستان

به مستطیلی سنگی سیاه می گرید




تمام کودکی اش را سه تکه ابر گریست

سه شنبه خم شده بر شانه‌های قبر گریست


مثل همیشه عالی و ناب است . از این کار هم لذت بردم


مـانـا بـاشـیــد و نـویـســــــــــا !

شاعرگمنام شنبه 31 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 09:17 ق.ظ http://shaaeregomnaam.blogfa.com/

سلام دوست عزیز

سروده ی بسیار زیبا و با عمقی بود .

ممنون خبر کردی.

بهمن مهرابی شنبه 31 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 10:49 ق.ظ http://bahman-mehrabi.blogfa.com/

سلام
هنوز جای شرمندگی ام درد میکند.
قاه قاه می گرید .... زیبا بود
زنده باشی عزیز مهربان

بادگیر کاهگلی شنبه 31 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 02:05 ب.ظ http://ji;

سلام انصاری عزیز
رمضانت مبارک..

پابه پای مهتاب شنبه 31 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 05:00 ب.ظ http://www.pabepaye-mahtab.blogfa.com/

سلام.غزل زیبایی بود.لذت بردم.
فقط بیت ۵ ایراد تایپی داره.

[ بدون نام ] شنبه 31 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 06:07 ب.ظ

به نام آفریدگار

دو چشم مضطرش بین راه می‌گرید
- شاید ؛مضطر او ؛ بهتره.


و چشم دوخته بر «فیل»های سوخته‌اش
به روی صفحه شطرنج «شاه» می‌گرید
- تناسب و خودمانی بودن قبلی ها رو ندهره به نظرم


به رسم عاطفه در امتداد قبرستان
به مستطیلی سنگی سیاه می گرید
- اگه منظور کلاغه باشه به نظر میاد نمیرسونه

ممنون از دعوت شما
یاعلی مدد

elyaz urman شنبه 31 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 07:08 ب.ظ http://jamejamil.blogfa.com

سلام محمدجان
این غزلتو برام خوندی همون لحظه خوندن خیلی لذت بردم از این شعرت ؛ زبانی سلیس و ساختاری محکم و روایتگری متفاوت با کارها ی بقیه دوستان و خیلی شاعرانه ؛ دوباره لذت بردم
در بیت پنجم " ب" مضطربش از قلم افتاده
همیشه شاد باشی و شاعر ؛ دلم خیلی هواتو کرده

بهار حق شناس شنبه 31 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 08:50 ب.ظ http://baharhaghshenas.blogfa.com/

سلام
کار هایتان را دوست دارم
لذت بردم...
همیشه هاتون پر اندیشه

شهرام قلی زاده یکشنبه 1 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 08:50 ق.ظ http://www.jonobgan.blogfa.com/

سلام رفیق
مثل همیشه زیبا و مستحکم( مستحکم کلمه خوبیه؟)
از اشکلات تایپی مثل ( مضطرش )= ( مضطربش ) که بگذریم
فضای شعر در عین اینکه یک فضای یاس آلود است اما حرکت بوضوح در آن بچشم می خورد و هیچ گاه ساکن نیست. حرکتی که گاه انسان را تا لبه گریستن می برد و بر می گرداند اما در پایان یکباره آواری بر سر خواننده فرو می ریزاند. حال و هوا در شعر حرفی برای گفتن باقی نمی گذارد.
بار دوم و بار چندم باید خواند.
اما

زیبایی شعر اینجاست که تنها با اشاره حرف از یک اتفاق تکراری تلخ می زند اتفاقی که یک درد کهنه در جامعه فقر زده است و هیچ گاه رک و پوست کنده نمی گوید این چیست.
انمصافا زیبا بود
نمی دانم چرا دوست دارم بگویم با فضای خیلی از دیگر کارهایت متفاوت بود. بود یا نه؟

حمزه زارعی یکشنبه 1 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 08:56 ق.ظ http://jamebala.blogfa.com

با سلام
زیبا بود زبان این غزل خیلی با غزلهای دیگرت تفاوت داشت علی رغم وسواس شما در انتخاب کلمات اما زبان به روزی برای غزلت انتخاب کرده‌ای فکر کنم در این نوع گویش موفق تر باشی

در پناه حق

نجف پور امینه یکشنبه 1 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 12:49 ب.ظ http://www.pichesh13.blogfa.com

سلام
خواندم وزیبا بود
ممنون
و
و
و بدرود

امید یکشنبه 1 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 02:41 ب.ظ http://human-like.persianblog.ir/

سلام.
امیدوارم خوب باشید.
خوشحال میشم به وبلاگم سر بزنید.

محسن سلطانی یکشنبه 1 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 07:29 ب.ظ http://hejranekashani.blogfa.com

سلام مهربان

ممنونم از حضورت.

خیلی غزل خوبی بود.ساده و روان اما فقط کمی طولانی بود و تعدد ابیات گاهی موضوع اصلی غزل رو از یاد خواننده می برد ...

مانا باشید.یا علی.

سعیده یکشنبه 1 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 09:41 ب.ظ

سلام ممنون از وبلاگ خوبت . من این اهنگی که تو سایتت پچش میشه رو دوست دارم میشه برام سندش کنی ممنون میشم ... مرسی بای بای

آشنا یکشنبه 1 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 10:32 ب.ظ

از عالمانی که در خدمت حکومت ها قرار می گیرند باید بشدت دوری کرد -در تمام طول تاریخ ما ُروحانیت بخاطر معاف بودن از جنگ و پرداخت مالیات همیشه طرف حکومت ها بود ه اند یا سکوت کرده اند تا هرکاری خواسته اند کرده اند مثلث زر و زور و تزویر امروز در دست شماست-سخت است صرف نظر کردن آنهم بعداز اینهمه توجیه اعمال ناصواب ُ> کمی به فکر خودتان باشید.آخوند حکومتی بودن را با رودررو شدن بامردم هم تجربه کردید و دیدیم.

قاسم صرافان یکشنبه 1 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 10:36 ب.ظ http://sarrafan.blogfa.com

و چشم دوخته بر «فیل»های سوخته‌اش
به روی صفحه شطرنج «شاه» می‌گرید

سلام رفیق
شندینش با صدای خودت لطف دیگری داشت
کم کم باید بری تو کار یه مجموعه اجتماعی

علی یکشنبه 1 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 10:42 ب.ظ

ای یه دنیا بغض
شعله کور تعصب
وحشی خواهش پست
ای فریب تکرار
باتو می گویم
تو چرا
دیگر
تودیگر چرا؟
ای روحانی
بسیج
روحانیییییییییییییییییییییییییییی

مصطفا فخرایی سه‌شنبه 3 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 12:32 ق.ظ http://koubeh.blogfa.com/

سلام دوست عزیز
با اشتیاق خواندمت.
تمام کودکی اش را سه تکه ابر گریست

سه شنبه خم شده بر شانه‌های قبر گریست


سید ابوالفضل مبارز سه‌شنبه 3 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 04:52 ق.ظ http://krn.blogfa.com/

سلام آقای انصاری پارسال دوست امسال/امسال رفیق
کار خوبتون آفرین داره ولی..
ـ دیگه ولی بی ولی.
راستی به این ّدرس سر بزنید(البته ببخشید نمی خوام عامرانه باشه /خواستم صمیمی تر باشه)

سکوت سرمه ای سه‌شنبه 3 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 05:15 ب.ظ

سلام شعر خوبی بود

احسان سه‌شنبه 3 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 10:06 ب.ظ http://www.poornejati.blogfa.com

بسیار خوشحالم که کسی مثل فاضل پیدا شد که فقط به غزل توجه کند...

شقایق های آبی چهارشنبه 4 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 11:24 ق.ظ http://kh-shafee.blogfa.com

سلام

کار دل نشینی بود. فقط جسارتا به جای مضطرش یا باید مضطر او یا منتظرش بگذارید که وزن خراب نشود.حتما اشتباه تایپی بوده. دست مریزاد. بدرود.

مریم حقیقت چهارشنبه 4 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 04:13 ب.ظ http://aryanpoem.persianblog.ir


سلام دوست من
این نفسای آخره
دلم داره جون میکنه
لحظه های عاشقانه ی چشمانش را دروبلاگ من بخوان
یا علی

محمد علی سپهر افغان چهارشنبه 4 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 04:13 ب.ظ http://sepehreafghan.persianblog.ir

آه

همان حرف های همیشگی.

انگار

در جهان

واژه ای جز عطر گیسوان تو

بافته نشده

از نوشته هایتان شادمانه شدم بر ما منت نهید و سر افرازمان کنید.

ذوالفقار شریعت چهارشنبه 4 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 09:20 ب.ظ http://www.mahaleyma.blogfa.com

سلام
با شعری تحت عنوان : گوشه ی لبخند خدا ، شما را چشم به راهم .

امان پنج‌شنبه 5 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 12:14 ق.ظ http://mirzayiaman.blogfa.com/

سلام
کلاغ پیر هراسان سه بار شیون کرد
امید که همیشه بخوانم و ببینم
خوب باشی و شاد

نویسنده ی گمنام پنج‌شنبه 5 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 12:19 ق.ظ http://partridge.blogfa.com/

سلام واقاً زیبا بود. زندگی اجباره، کودکی و معصومیتمان را به زور ازمان میگیرندو دنیای پلید بزرگسالان را بهمان تحمیل میکنند باز هم خدا را شکر که مرگ هست رهایی از همه نداشتنهامان.

مهدی شهابی پنج‌شنبه 5 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 01:29 ق.ظ http://mahdishahabi.parsiblog.com

سلام شاعر
با همون غزلی که در ائل گلی تبریز برات خوندم بروزم.
تو را من چشم در راهم
فدات
یاحق

فاطیما کرمی پنج‌شنبه 5 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 01:56 ب.ظ http://khfatima.blogfa.com

دوباره و سه بار هم خواندم....کلامت استحکام داره.......
راستی منم به روزم

محمد صادق دهقانی پنج‌شنبه 5 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 05:07 ب.ظ http://fanousekhis.blogfa.com/

سلام


به روزم انگار


نمیاین؟

گلسا شفا پنج‌شنبه 5 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 09:54 ب.ظ http://happiness-g.blogfa.com

سلام
خیلی شعر قشنگی بود .من هم شعر میگم و 13 سالمه
خوشحال می شم اگه بهم سر بزنی

ارثی زاد پنج‌شنبه 5 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 11:53 ب.ظ http://ersizad.blogfa.com

یک استکان غزل به روز است

محمود دهقانی شنبه 7 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 12:47 ق.ظ http://www.haghgoo71.blogfa.com

سلام ضمن تبریک ماه مبارک رمضان غزل زیبایتان را خواندم

پُف می کند حکایت من را هزار دست

از سنگری که گم شده از چشمهای مست

مادر زبان هلهله اش زیر لب گزید

مادر تمام هلهله اش در گلو شکست

بروزم و منتظر شما

فرشید شنبه 7 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 01:01 ب.ظ http:///ghafeye.blogfa.com/

سلام جناب انصاری
به این فک می کنم که چقدر کم است این گونه غزل ها این روزها!... بارانی شدیم برای دقایقی! دست مریزاد...
خاصه از: عروسکی که ندارد کجای خاطره‌هاست / به یاد حسسرت کفش و کلا ه می‌گرید...


.
ما هم هستیم با ... روضه هابیل و حرف هایی دیگر
منتطر می مانیم
تابعد...

سی ما شنبه 7 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 04:31 ب.ظ http://30manozari.blogfa.com

سلام آقای انصاری نژاد گرامی...
به روزم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد